شاید
یکی از همین روزها
پشت غبار قارچ
گم شدم
نوشتم
برای مادرم
بمیرم
این روزها حال همه‌ی ما گرفته است

تنها هرازگاهی
لبخند می‌زنیم
شاید یکی از همین روزها برگشتم
پی کفش‌های کودکی‌ام
تا برگردم
به آغوش همیشه گشوده‌ات