وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

۸۹ مطلب با موضوع «ادبیات» ثبت شده است

دست رو دست

جون ِ داداش یه شامی، ناهاری بیا در خدمت باشیم. بعدش هم یه مجلس می‌چینم باهم دوتایی یه حالی ببریم ... نه جون ِ داداش ... این چه حرفیه؟ نزن از این حرفا شاکی می شم آ! ... نه این چه حرفیه؟ ... به مولا سر اون جریان جا خال نداشتم، ... خاطرجمع ... چاکرتیم ... سالاری ... یا علی! 
تلفن همراهش را گذاشت توی جیبش و دستم را که در طول تماس در دستش گرفته بود؛ فشار داد.
ب َ، چاکر داش ِ گلم؛ خوبی؟
با دستپاچگی گفتم: س َس سلام. ...


۰ نظر
وحید پیام نور

جریمه



گناه ِ من از لب‌های تو آغاز می‌شود
سلام
اینجا، پائیز است؛
حوالی ی نامه‌هایت
باتلاق‌های ویتـنام گریه می‌کنند،
برگ‌ها بوی خنده‌های بلوار کشاورز می‌دهد
تا یادم نرفته
از یادت نبر
جریمه‌های کودکی‌ام را

۰ نظر
وحید پیام نور

هی ...

هی سلام
هی خداحافظ
و میان این دو هی
زندگی
ما را «هی» می‌کند.

۰ نظر
وحید پیام نور

هرروز، روز شعر و ادب است!

از اینکه علاقه‌ی چندانی به مرحوم شهریار ندارم، از خود دلخور نیستم. ابایی هم ندارم که بگویم مخالفم که «روز شعر و ادب فارسی»، در پرانتز «روز بزرگداشت استاد شهریار» را به همراه دارد. هر کس دلایلی برای کار خود دارد چه آنان که در تقویم این روز را نام‌گذاری کردند چه بنده‌ی حقیر. شاید از فردا پیام‌های تبریک زیادی روی شبکه‌های اجتماعی ردوبدل شود؛ اما به حتم فردا را در سوگ ادبی که به بهانه‌ی ادبیات در این مملکت، خاکسترش به باد سپرده‌شده، در غم خواهم گذراند.

۰ نظر
وحید پیام نور

امان از چشم‌های تو



چشم برزخی من داشتم ولی
چشم‌های تو برزخ می‌کرد.

۰ نظر
وحید پیام نور

نیشابور موهایت

برای وحیده

آمده‌ام از پشت تمام جیغ‌های چراغ‌راهنما

و صوت‌های چهارراه در گلوی پلیس
قرمزترین برق لبت
مرا میخکوب می‌کند
روبروی تابلویی نیمه‌کاره
کارگران مشغول کارند
و یک بی‌احتیاطی‌ی من
مغول‌ها را از سطرهای کناری به سمت غرب
حرکت می‌دهد تا نیشا ـ بور موهایت پریشان شود ...

۰ نظر
وحید پیام نور

معرفی باشگاه کتاب‌خوانی بافر



باشگاه کتاب‌خوانی بافر، تلاشی است گروهی، به‌منظور معرفی تازه‌های نشر در حوزه ادبیات (شعر، داستان، ادبیات نمایشی، نقد و مباحث تئوری و زبان‌شناسی) و ارائه فرصت برای مطالعه شدن و مطالعه کردن. درواقع، این گروه، حمایت مخاطبینی است که خود مؤلف هستند از مؤلفینی که خود مخاطب هستند. تمام کسانی که در آتش «چاپ و نشر کتاب در ایران»، تنی سرخ‌کرده‌اند می‌دانند که ورای مسائل مربوط به نشر اعم از هزینه‌های مادی و معنوی برای مؤلف، پس از چاپ، نویسنده با مشکل توزیع کتاب روبرو می‌شود. این مشکل بخصوص میان نویسندگان جوان، بیشتر به چشم می‌آید. از سوی دیگر، معمولاً روند رسیدن کتاب‌ها به شهرستان‌ها آن‌قدر کند است که مخاطب شهرستانی عادت کرده تازه‌های نشر را بیش از یکسال پس از چاپ در کتاب‌فروشی‌های شهر خود پیدا کند.

۰ نظر
وحید پیام نور