می‌خواستم متن بلند بالایی بنویسم، به علت محدودیت وقتی‌که دارم، اصل ماجرا را سریع و صریح می‌گویم. بنده به روحانی رأی دادم به نیابت از وحیده که علاقه‌مند بود رای بدهد ولی شناسنامه‌اش را همراه نداشت. بعد از سال‌ها عدم شرکت در انتخابات. اقدامات این دولت را به عقل و خرد نزدیک‌تر می‌بینم تا بعضن آقایان را. بهرجهت بود بود تا رسیدیم به این سبد که بهتر بود عنوان پلاستیک دسته دار برایش مشخص می‌کردند.
مسئله این است که این برنامه، بنده را به‌شخصه مشمئز نمود. نمی‌دانم دولت روی کدام منطق و اساس، چنین موج نارضایتی‌ای را ایجاد می‌کند؟ در کشوری که مردم به هم روا ندارند و حتی در پرداخته‌ای کمونیسمی دولت قبل هم عده‌ای می‌گفتند چرا باید مساوی یارانه بدهند و کسی نمی‌گفت که اصلاً نباید چنین چیزی میان جیب مردم بگذارند و آن‌چنان چیزی برداشت کنند! بهر سبب این برنامه‌ی کمک خانوار برنامه‌ی به‌شدت زشت و ناپخته‌ای بود که چند تأمل دارد!
1 ـ هر بلایی سر این ملت بیاید، حق است! توی تاکسی نشسته بودم. طرف می‌گفت که از صبح ساعت 4 رفته است توی صف و حالا سبدش (پلاستیک دسته‌دارش) دستش هست و خدا پدر ـ مادر روحانی را بیامرزد! گفتم پدر جان این‌ها درمجموع با هم برای دولت 30 تومن هم تمام نشده، با شما 50 تومن حساب کردند! گفت: پول که ندادیم! گفتم توی این سرمای منفی 8 درجه زیر صفر ساعت 4 صبح! رفته‌ای توی صف! حالا داری می‌روی خانه‌ات. نگفتی اگر سرما بخوری باید دو برابر چیزی که به خانه می‌بری پول دوا و درمان می‌دادی؟
2 ـ وقتی می‌بینم مردم صف ایستاده‌اند تا حتی نان بخرند! تنها یک احساس در من شکل می‌گیرد! نحوه‌ی عرضه و نیاز باهم سازگار نیست و این یعنی بیماری و بیماری یعنی باید خرج کرد تا درمان ایجاد شود. دولت‌های محترم که یکی پس از دیگری می‌آیند و گداپروری را تشویق و ترغیب می‌کنند، همین پول را صرف کنند که این بیماری ...
3 ـ لیاقت مردم همین است که هست!
4 ـ آقایان و خانم‌های روشنفکری که خودشان صف می‌ایستند لطفن خفه شوند و اعتراض نکنند!
5 ـ یک مو از خرس یک مو نیست!
6 ـ همه دارند خیانت می‌کنند، برادر از قافله عقب نمان!
7 ـ ای دریغ فرهنگ، ای دریغ بینش، ای دریغ بصیرت، ... ای دریغ
سبد خانوار یارانه نقد عملکرد دولت روحانی