شاید
یکی از همین روزها
سراغت آمدم
با سلام و روبوسی
شاید
هم
از زیر میز
شستم را حواله‌ات کردم
آقای ایست و بازرسی نوشته‌هایم.
من تمام‌قد اعتراض دارم
اول علیه خودم
که همیشه یادم می‌رود
ماشه را باید کشید
تا جمجمه‌ام با بوی باروت
بیروت شود
اصلن از اول
از این یک تفنگ است
با دست
مسلح می‌شود
ـ دست نزن برادر، شما هم خواهر مجلس را ...
... استغفرالله ـ
از تفنگی که مسلح شده
و سکوتی که رعایت
حالا
سر لوله سمت یک‌لقمه‌نان کنار دندان
ماشه را بچکان
توی تابستان
خودکشی
با تفنگ آب‌پاش
داستان دارد
دست شما درد نکند
انتظار داشتی صحنه را بالای شانزده سال دکوپاژ کنم؟
شانتاژ ندارد
سیاهی‌لشکر با بودجه فیلم جور نبود
وگرنه
این پلان را
هلی‌شات می‌گرفتم
حال کنی
مثل هالیوود
آنجلینا را هم انجیل به دست
می‌آوردم
تا آنجا که شرعیات اجازه می‌داد
فروش هم تضمین بود
ضامن را آزاد کن
صحنه تکرار می‌شود.
: این یک تفنگ است
با دست
مسلح می‌شود
این‌جوری!
آقای مرجع صدور مجوزات مربوطه
با سلام
احتراماً حرف ما را که نمی‌فهمی
از تفنگ آب‌پاشم بترس
و هنر جلوه‌های ویژه
وگرنه
شاید یکی از همین روزها
در پلان بعد سراغت آمدم.
من تمام‌قد اعتراض دارم
دوم علیه خودم
که همیشه دیر می رسم.
سوم علیه تو که بیشتر از این قابل نیستی
چهارم علیه خودم
...
چهلم علیه خودم
چهل و یکم


خورداد ماه