نمی‌دانم چه شد که یاد عباس جعفری افتادم. این بی‌سروته را به آن بی‌نشان ِ نام‌آشنا تقدیم می‌کنم.

به تقدیر می‌اندیشم
به این‌که زمین گیسوان بلندش را کوتاه می‌کند
به اینکه کوهنوردی راه بازگشت را پیدا نمی‌کند،
به اینکه یک نفر صدایش می‌زند: عباس ... باس ... س سس
به یاد عباس جعفری، لبخند می‌زنم
روبروی دوربین عکاسی
تا ثبت شوم
و پشت ِ سرم، کوه‌ها زوزه می‌کشند!
طبیعت، عاشقانه در آغوش می‌کشد
مردی را که برای ماندن
آفریده نشده بود
دست‌هایش کویری بود و
پاهایش، او را مدیریت می کرد!
پلنگ‌های ایرانی، نامش را صدا می‌زنند
و شب‌ها، از نپال
صدای آب
کوچ لک‌لک‌ها را به خاطر می‌آورد
تا بنشیم و به تقدیر فکر کنیم

وحید پیام نور ـ 26 آبان 1392


#عباس_جعفری #عکاس_طبیعی #دوست_دار_محیط‌زیست #کوهنورد #روزنامه‌نگار