وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مدرن» ثبت شده است

در تو، گلدانی لبخند می‌زند

برای وحیده



در تو دری به بهشت باز می‌شود
در من دری ...
... به جهنم که جیب‌هایم پر از جنایات بانکی‌ست
در من، دری جیغ می‌کشد
در من، کسی گوش‌هایش را گرفته
و هرروز
چشم‌هایش تنگ‌تر می‌شود
در تو، گلدانی لبخند می‌زند

۰ نظر
وحید پیام نور

اسب‌هایی که در موهای تو می‌دوند

اسب‌هایی که در موهای تو می‌دوند،
تشنه‌اند!
برای گودال شانه‌ات
چشم‌هایم را آورده‌ام
برای لب‌هایت
گرازم
خط‌ونشان می‌کشد.
طبیعت جنگجوی من، تو را
به‌تنهایی
لشکری بی‌شمار می‌بیند

۰ نظر
وحید پیام نور

شاید یکی از همین روزها (دو)

شاید
یکی از همین روزها
سراغت آمدم
با سلام و روبوسی
شاید
هم
از زیر میز
شستم را حواله‌ات کردم
آقای ایست و بازرسی نوشته‌هایم.

۰ نظر
وحید پیام نور

اشتباهی از من (سه)

گناهِ من از لب‌های تو آغاز می‌شود
سلام
اینجا، پائیز است؛ حوالی‌ی نامه‌هایت، باتلاق‌های ویتـنام گریه می‌کنند،
برگ‌ها بوی خنده‌های بلوار کشاورز می‌دهد
تا یادم نرفته از یادت نبر جریمه‌های کودکی‌ام را همچنین نت‌هایی که روی سیگارهایم نوشته بودم را دود نکن، برای بچه، ضرر دارد
دیروز لب‌هایت را در غروب جاگذاشته بودی، دیگر تکرار نشود!
صدای تار موهایت را هم برایم ضبط کن، اینجا قرن‌هاست عقربه‌ها بیات‌شده‌اند،

۰ نظر
وحید پیام نور

آنلاین، برای صدای ویلن ِ دوست هنرمندم: جواد زمانی نیا

اگر شبیه کودکی‌ام نبودی

خدا
تو را به من
هدیه
نمی‌داد
تا معصومیت را دوباره باور کنم!
باور کن

۰ نظر
وحید پیام نور

تقدیمی به عباس معروفی

با کشیدگی‌ی آرشه‌ای به درازایِ دیوارِ چین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــ می ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــ ر ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی ـــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از آیه‌های ویلـُن .

۰ نظر
وحید پیام نور